من و بابام و اینترنت

دوشنبه
برنامه شوک از تلویزیون پخش می شود ، در این برنامه دختر جوانی که عکس های مبتذلی از او در اینترنت منتشر شده در حال گریه کردن است و می گوید که من فقط یک پست الکترونیکی داشتم !
    می گوید : می خواهی آبرویمان را ببری ؟!
    می گویم : من بیجا کنم !
    می گوید : پس برو این اینترنت را از توی اون دستگاه در بیار و بریزش توی جوب !

 

=====================

 

    سه شنبه
    می گوید : نه نخیر ، از بس با این اینترنت گشتی بی ادب شدی !
    می گویم : مگر چه کردم ؟!
    می گوید : همین که به حرف من گوش نمی کنی یعنی بی تربیت شدی !
    می گویم : بخدا این اینترنت آنقدر ها که شنیده اید بد نیست ، اصلا اجازه بدید بهتان نشان بدهم که من چه استفاده ای از آن می کنم.
    می گوید : لازم نکرده !! من دست به این جانور نمی زنم ، نجس است !

 

=====================

   

چهارشنبه
    می گوید : وقتی به اینترنت دست میزنی دستهایت را بشور !
    می گویم : چطور ؟!
    می گوید : مگر نشنیده ای که آنفلوانزای خوکی آمده و به شدت هم ویروس است!
    می گویم : به خدا این ویروس با آن ویروس فرق دارد ،
    می گوید : ویروس ، ویروس است !

 

=====================

 

پنج شنبه
    می گوید : فیس بوک هم توی همین ذلیل مرده است ؟!
    می گویم : بعله !
    می گوید : مرگ !

 

=====================

 

جمعه :
    می گوید : اینترنت یک اغتشاشگر خارجی است که باید محاکمه شود شما هم غلط می کنی این جنایتکار را در خانه من پناه بدهی !
    می گویم : شما این اطلاعات را از کجا می آورید ؟!
    می گوید : ساکت باش دارم اخبار بیست و سی را گوش می دهم !


طنز بلاگ



تاريخ : سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, | 17:2 | نویسنده : دانیال خدابنده |